روزی 5-6 پست مینویسم تو ذهنم نا سلامتی. در مورد موضوعات مختلف و به زبانهای مختلف. اونهاش که تخصصی ه که معمولا به زبان فرنگیه. اونهایی که سرچشمه از نگرانی های من میگیرم (نگرانی از کیفیت غذا و تخریب تدریجی محیط زیست و الخ ه) هم معمولا به زبون انگلیسن ویه جورهایی جاشون تو این وبلاگ نیست. اون پیستهای فارسی م رو هم معمولا یا در موقع رانندگی به ذهن میرسه یا گلاب بروتون تو دستشویی. خلاصه اینجوریهاست که جور نمیشه اینجا بنویسم....
Wednesday, April 28, 2010
Sunday, April 18, 2010

ذهن بهاره 1: ولش کن نمیخواد این سم ها رو به خودت بزنی. ارزش ه ریسکشو نداره.
ذهن بهاره 2: آخه رنگ پریده و بی رنگ میشم ها. مگه یه روژگونه چقدر ضرر داره. ول کن تو هم. میخوای بعدا حسرت بخوری که حیف شد وقتی جوون بودم از ترس همه چی رو به خودم حروم کردم
ذهن بهاره 1 : مساله ترس نیست که. سرطان که شوخی بردار نیست. یا نزن یا برو مدل طبیعی گیاهی شو بگیر.
و این مکالمه همچنان ادامه داره. ب
Thursday, April 08, 2010
Subscribe to:
Posts (Atom)