Lilypie Second Birthday tickers

Lilypie Second Birthday tickers

Wednesday, June 25, 2008

Why and When

What should be the source of our behavior? Doing (or being) good or preventing harm?

I am thinking of all the reasons we have now out there to be GREENer and to tune our behavior to a more climates friendly one. But, what if we didn’t have the climate change threat, what then? Would we care for being green?

When is it that we compromise our personal interest for the communal good?

There are talks of financial benefits of being sustainable. Sophisticated models are developed for economical analysis of being green. But, what is it that every thing circles around money? Why human being is money driven? No let me correct myself:

Why human being is Money-Fame-Power driven? Where is Morality in this equation?

Wednesday, June 04, 2008

Cecilia!

اولین باری که دیدمش موهاشو صاف کرده بود و پیراهن یقه اسکی تنش بود. نیمه های پاییز بود که اومد، قرار بود نیمه باقی مونده کلاسو درس بده. صدای زیبایی داشت و یه چیزی از جنس آرامش تو لحن صداش نهفته بود. از منی سوتا اومده بود. دکتراشو از دانشکده ما گرفته بود، دانشگاه منی سوتا تدریس کرده بود و رایس یه گروه ان جی او* و مرکز تحقیفات در زمینه حقوق اقلیتها و عدالت محیط زیست** بود.

سیسیلیا اولین سرخپوستیه که از نزدیک باهاش آشنا شدم. چشمای درشت میشی رنگش برق عجیبی داره. سی ساله به نظر میاد آما باید چهلو هشت یا نه سالی داشته باشه.

تو کلاساش گذشت زمانو احساس نمکردی. پر از شور و هیجان بود تدریسش. از ارتباط هستی*** و زن و جنبشهای توام محیط زیست و فمینیزم**** گفت. از دانش سنتی*****و برتریش بر علوم مدرن گفت. از کاپیتالیسم؛ امپریالیزم و سیاست های مستعمراتی گفت و از بی عدالتی. تو همین کلاسها بود که نگرشم به دنیا عوض شد؛ انگار که دوباره متولد شدم.

جولای امسال هر دومون هند بودیم. همونجا بود که بهم درمورد اسمهای سرخپوستی گفت. گفت سرجپوستها معتقدا که هر کودکی که زاده میشه اسمی در هستی برای اون به وجود میاد؛ اسمی که ماهیت وجودی اونه. وقتی کودک سرجپوستی بدنیا میاد، پدر و مادر کودک هدیه ای به بزرگ قبیله میدن تا در هستی****** اسم کودکشونو پیدا کنه. اسم سرخپوستی سیسلیا" زن تغییر دهنده" ست و چقدر این اسم برازندشه.

در مراسم فارق التحصیلی،درمورد هرکدوم ار فارغ التحصیلها یکی از استادها یا کارمندهای دانشکده چند دقیقه ای صعبت میکنه. سیسیلیا استادی بود که در مورد من حرف زد و من وجودم مثل همیشه با گوش دادن به "زن تغییردهنده" پر از رنگ و شادی شد.


NGO *
Environmental justice **
Nature ***
Ecological Feminism ****
Traditional Knowledge *****
Universe ******

What if!

What if I write when I can’t write?

What if I write down about my puzzlement about my perplexing thoughts? What if..

There is this thing inside me and I am unable to translate it into words…

What if I just make and effort and let it be…

What if….