Lilypie Second Birthday tickers

Lilypie Second Birthday tickers

Thursday, February 14, 2008

ولنتاین، فریدا و کپیتالیزم


شمعها هنوز تموم نشدن، دوست ندارم این شمع کوچیکارو خاموش کنیم. بنظرم باید یه نفس بسوزن و خاموش شن. گیر دادم به شمها امشب. امشب شبه ولنتاین و من پیشنهاد کردم که بیرون غذا نخوریم. به نظر من ولنتاین فقط یه حربهء بازاریابیه؛ ساخته اقتصاد مصرف گرا و کپیتالیستیه. من اخیراّ یه گیر اساسی هم به کپیتالیزم دادم. یوست میخنده و میگه پس دیگه خرید و کادوهیچی؟ میگم انگار اینطور به نظر میاد. درعوضش من غذای والنتاین پختم.

شراب قرمزرو بیشتر از سفید دوست دارم و شراب تلخ رو بیشتر از شیرین. مزه شیرن مزه تظاهر میده، غیر طبیعیه. مزه تلخ و سنگین برام دلپذیرتره. انگار تلخی رو دوست دارم یا شایدم بیشتر بهم مزه میده.

از دیروز دارم به فریدا کالو فکر میکنم. یه نمایشگاه از کاراشو گذاشتن این نزدیکیها. پریروز تو رادیو داشت با تاریخشناسی که رو فریدا تحقیق کرده مصاحبه میکرد. اولین بار که یکی از پرترههای خودش رو دیدم از دیدن یه زن سبیلدار و ابرو پیوسته با اون همه ابهت یک عالمه تحهت تاثیر قرار گرفتم. صاحب تابلو بعدا بهم گفت من اونو یاد فریدا میندازم و بهش شباهت دارم. من اونروز خیلی بهم برخورد؛ پیش خودم فکر کردم این خانوم بلژیکیه (همون صاحب تابلو) همه مومشکیها رو یه شکل میبینه. سال بعدش یه کتاب از مجموعه آثار فریدا رو از آقای همسر هدیه گرفتم. اون سال نقاشیهاش به نظرم خیلی عجیب اومد. دیشب دوباره کاراشو نگاه میکردم . باهاش حس همزادپنداری پیدا کردم. نقاشیهاش شیرین نیست ،ام چیزهایی از وجود زنونه رو به تصویر میکشه که منحیصر به فرده.

اینجا مخاطب ندارم انگار. انگار سازم کاملا از کوک خارجه. 99.9% دوستام یا بچه دارن یا دارن بچهدار و من همنوز و به کپیتالیزم گیر دادم و داغ جهان سوم و دارفوررو دارم.

امشب نوشتم برای شمعایی که سوختن و خاموش شدنٍ برای شراب قرمز ، برای مارکس که هنوز بیشتر حرفهاشو نیمفهمم وبرای دل خودم .
.....






10 comments:

Anonymous said...

bahare joon ki gofte to bayad mesle hame bashi?
to az chizayi ke doost dari benevis. chekar dari be baghiye?

dar zemn khoda be door! ki gofte to in shekli hasti? in khanoome shekle ghoolhaye adamkhare!!!

Anonymous said...

بهاره جان من از آدمهای صاحب درد مثل تو خوشم می آد..کسانی که دنیای بزرگی دارند و روح بزرگ تری .
باز هم بنویس...

مرضیه

Bahareh said...

شین و مرضیه جان ممنون از پشتیبانیهای روحی روانی. اون عکس فریدا رو هم عوض کردم به این یکی که کمتر ترسناکه.
.

Anonymous said...

bahare jan behet pishnahad midam ke hatman filme farida ro age ta hala nadidi hatmna bebini...kheili ghashange...vaghti in filmo bebini naghanshihash khlie khoob dar mishe...

Anonymous said...

من هم شراب قرمز را بيشتر دوست دارم اما مدتهاست گيرم نيومده

how irrilevant !!!!

Anonymous said...

فیلم فریدا را ندیدی؟ حتما ببین.

Tameshk said...

سلام بهاره جان
فرییدا زندگی جالب و تلخی داشته. فکر کنم فیلمش رو دیدی ولی اگه نه ببین شروع مناسبی یه برای اشنایی با دورانش.
ولی معمولا بعد از دیدن فیلم زندگی اش همه شروع به تحلیلی بایوگرافیکال از اثارش میکنند. خیلی ها اون رو یه نقاش سورالیست میشناسند. ولی خشونت سبکش در خطوط و طراحی بیشتر برمیگرده به اینکه یه نقاش خوداموزه و در حقیقت طراحی کلاسیک بلد نیست. شوهرش دیگو ریورا نقاش مشهور مکزیکی بوده.
من از بین نقاشی هاش این رو بیشتر از بقیه دوست دارم

What I saw in the Water, 1938

http://www.people.vcu.edu/~djbromle/contemp03/archana/3.jpg

Anonymous said...

طاهره، مانا و تمشمک جان. مرسی از پیشنهادتون. فیلمشو چند روز پیشها دیدم. اگه جور شه که برم نماشگاه آثارشو ببینم حتما اینجا در موردش مینویسم. چیزی که منو خیلی تحت تاثیر قرار داد شخصیت قوی و در عین حال شکننده شه.

نوشا said...

salam... frida filmesh ham kheily jalebe... age nadidi hatman bebin. be hamin esm: frida, sakhte saale 2002.

filme santoori ham gamoonam esme englisish ham hamin bashe. noskhe ee ke man didam ham ba zir nevise english bood.

نوشا said...

hehe... alan ke in posto ferestadam didam ke einesh ro ham tahere ferestade. jaleb bood