نشید دیروز به موبایلم زنگ زد. گویا یه تحویل داشت امروز، میخواست ببینه با یکی از نرمافزارهای طراحی شهری کار کردم یا نه. تو یک ساعت دو سه بار به هم تماس گرفتیم و در مورد کاری که میخواست بکنه بحث کردیم. با همین اتقاق ساده متوجه شدم چقدر دلم لک زده که یکی از دوستام بی مقدمه زنگ بزنه بگه امشب شارت دارم بیا کمک. یا مثلا شیدا زنگ بزنه که برم خونشون پیش سینا بمونم تا اون بره به یه سری کاراش برسه.
دلم برای دوستام و صمیمیتهاشون تنگه.
پ.س. : این شارت املاش درسته یا نه؟
دلم برای دوستام و صمیمیتهاشون تنگه.
پ.س. : این شارت املاش درسته یا نه؟
2 comments:
baba man yani delam gerefte bood, raftam sare ninoochka didam chize jadidi nadare badesh khoshal shodam chon esme to rafte bood too[]!!! oomadam inja taze dagham taze shod....ta oon vaght faghat ashkam dar nayamde bood ke oon ham dar oomad......
omidvaram dele to zoode zood baz beshe!!!!
bye
ما هم دلمون برای تو تنگ شده. مخصوصا قسمت تخمه شکستن کنار میز و بحثهایی که می کردیم. اما در مورد دیکته شارت... اصولا این کلمه فارسی نیست که بخواد درست و غلط باشه... خوش باش
پ.ن. این همون مدل نوشته هایی که به نظر من باید تو وبلاگ تو باشه
Post a Comment